لب هات | کوتاه نوشت های مذهبی

ریخت و پاش

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ق.ظ

سوره رفت

آیه آیه

برگشت...

شب8

نظرات (۷)

  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • خودمونی بگم!
    چقدر قشنگ...
    آدم لذت میبره از خوندنشون..

    :)

    افرین

  • امیرعلی طلبه
  • سلام وبلاگتونو دیدم خوشم اومد، لینکتون کردم
    شمام اگه مارو لینک کردید اطلاع بدید
    یاعلیــــ
    پاسخ:
    اخوی
    وبلاگ؟
    امور جهان بر اتفاق استوار نیست تا گاهی ایمان و عدل برپا باشد و گاهی شرک و ستم حکومت کند و عالم هستی هیچ رنگی نداشته باشد. جهان به رنگ خداست و باطل رفتنی است.....
    http://darmasiran.mihanblog.com/post/49

    ..........................................................................................................
    با سلام...
    ممنون از پست زیباتون...
    مشهد الرضا دعا گویتان هستم

    * گرفتِ یار
  • آلــــــو نــــــک . . .
  • سلام

    آلـــــــــــــــونک بروز شد . . .

    کلیک رنجه بفرمایید .

    http://aloonak.blog.ir/
  • زائر آسمان ...
  • وای مادرم..
    احسنت...
    پاسخ:
    اولین نظر را "مرتضی" گذاشت
    آخرین نظر را هم "حبیب الله"
    بی شک سریست هر دو از رفقا


    /والسلام علیکم و رحمت الله

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    • نمازشب رییس جمهور

      دوران ابتدایی هر روز دفتر بودم، اما یک روز به خاطر آوردن عکس های فلان سریال ایرانی معروف رفتیم دفتر. اینبار فرق میکرد خود مدیر شخصا آمد. هر چه میگفت جواب میگرفت تا رسید به اینکه: "اصلا میدونی اینا سرشونو رو مهر میذارن یا نه؟" این جمله بدجوری توی ذهنم زنگ زد!!! محال است یادم برود، نه فقط به خاطر لحن و صدای مدیر بلکه به خاطر اینکه زد توی خال! این سوال سالها سوال من بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کجای زندگی اینهاست؟ دنیای بازیگرها اولین محیط بدون نماز و دعا و حسینیه ای بود که میدیدم و همه چیزش برایم عجیب و غریب بود! شاید باورتان نشود ولی این روزها نسبت به سیاستمداران همین حس و حال را دارم. شاید خیلیها سوال های جدی تری داشته باشند اما من به آقای روحانی خیره میشوم و واقعا برایم سوال میشود که او نماز صبح میخواند؟ واقعا مدتی است دغدغه نماز صبح رییس جمهور آینده را دارم.

      هفته پیش علی را در جلسه سخنرانی فلان نامزد دیدم، مثل همیشه کلی گرم گرفت و شروع کردیم از شناخت قبلی که نسبت به نامزد مورد نظر داشتیم گفتیم که اغلب خاطره یا سوال و جواب ها و یا دیدار بوده. علی گفت: ایشان آدم دقیق و سر وقتی است من هر شب راس ساعت فلان ایشان را میدیدم که از یک مسیر خاص رد میشود و میرود فلان جا نمازشب میخواند، اتفاقا نماز شب باحالی هم میخوند!

      این را که گفت از فرط خوشحالی داشتم بیهوش میشدم.جمله آخر را توی فکر و بیداری شنیدم، خیلی فکری شدم...واقعا مدتی است دغدغه نماز شب رییس جمهور را دارم!