لب هات | کوتاه نوشت های مذهبی

۴۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۲۸
  • ۲

اسب ها آمدند

تا تو هم مقتول باشی 

هم مسموم

  • ۲
  • ۰

خودمم و 

لباس تنم

البستنی الخطایا ثوب مذلتی!

  • ۲
  • ۱

روحانی اگه شهردار تهران بود، با دیدن سریال دردسرهای عظیم، اول صدا و سیما رو تخته می کرد! بعد چهارتا لیچار به جهنم و به درک بار کل ایران و کشور های همسایه می کرد بعد هم عوامل سازنده رو از تیغ گیوتین می گذروند تا دیگه کسی فکر تمسخر شهردار و شهرداری به فکرش نزنه...حسین قدیانی می گفت مقاله های تند انتقادی که می نوشتم رو می دونستم می خونه ولی دریغ از یک ناراحتی، یک پاسخ! با عملش جوابم رو داد.

قالیباف رو می گم!

  • ۲۲
  • ۰

رخت عزا؟

رخت خوابم سیاه بود

همین!

  • ۲۹
  • ۰

شده ام پیرهن مشکی

همینکه مدتی هیئت نباشم

چروک شده ام

  • ۳۱
  • ۰

چه بر سرت آمده؟

که فقط

سرت آمده...

  • ۲۵
  • ۰

راست می گویند

من جان به عزراییل نمی دهم

تا حسین هست!

  • ۳
  • ۵

تأهل این ورش زیباست اما آن‌ ورش هرگز
که زن از سوسک می‌ترسد، ولی از شوهرش هرگز

همه گفتند با زن خانه روشن می‌شود! افسوس
که باید حرف‌ها را گوش کرد و باورش هرگز

برای نصف دین خود برو یک فکر دیگر کن
همین یک نصفه‌اش خوب است و نصف دیگرش هرگز

بهشت و هر چه دارد ملک طِلق مردها می‌بود
اگر آدم نمی‌شد خام حرف همسرش هرگز

به فکر جیب خود باش و بترس از فتنه‌ی بازار
بلایی بر سرت آید که شرح محشرش هرگز-

در این مصرع نمی‌گنجد؛ ولی حتی اگر رفتی
برای او بخر اما برای مادرش هرگز

تو خواهی پند می‌گیر و نمی‌خواهی ملالی هست
به حرفم گوش کن! هرگز نرو دور و برش، هرگز!!!!


  • ۴
  • ۳

غزه مظلوم است، قبول! اما مگر هر مظلومی کربلاساز است؟ ما قبل و ما بعد عاشورا پر است از مظلومیت اما کربلا فقط مظلومیت نیست، اصلا سپاه حسین علیه السلام الگو شد که یک وقت با مثال های دم دستی هیئت نگیریم... یک نقل قولی شنیدم که غزه ای ها خون اهدایی ایرانی ها را برگردانده اند و حرف نجاست زده اند و از این ها؛ کاری به راست و دروغش ندارم اما هیچ بُعدی هم ندارد! مگر غزه معصوم است یا رفیق جنگ ماست؟ ذره ای تعجب نخواهم کرد اگر بشنوم موشک های مقاومت قصد حمله به ایران را دارند که به گواه تاریخ درس بصیرت را با تک ماده قبول شده اند آن هم همین تازگی ها، آن هم به کمک حزب الله ها... غزه دانشگاه مظلوم-ی است، آنجا پی استاد حماسه و اقتدار و هنر و دروس عاشورایی نگرد و مظلومی هم پاس کردن نمی خواهد بلا شک! 

اما اسراییل، یزید هست، با همان شرارت ها، با همان کودک کشی ها، با همان ترس ها، با همان گوش کر ها، با همان و همان و همان، "شمر زمانه" را حالا مطهری ها که هیچ، بچه های ما هم فریاد می زنند با مرگ بر اسراییل ها و با لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است.

ما صبح کرده ایم و دم خروس خوان صدای گریه ی مادر فلسطینی را شنیده ایم، خب راستش مسلمانی که ما باشیم کمک را کرده ایم، نوشابه هم باز کرده ایم، مثل در های نجاتی که برای سیل پاکستان و قحطی سومالی و زلزله فلانجا، باز کرده ایم، اما اگر کمپینی باشد، حرکتی باشد، شوری باشد، موجی باشد، با عنوان غزه بی خود می شود. خنده دار می شود اصلا...اگر دم "یا لیتنی کنت معکم" داری "شمر زمانه ات را بشناس" و تمام!!! ول کن مثال های دم دستی را، "اسرائیل، باید از صفحه روزگار محو شود"

  • ۱۵
  • ۰

آنقدر اهل لطمه ایم

که

نصفمان زیر زمین است!

  • ۷
  • ۲

امر کردند فلذا باید می گفتم هرچند وقتی نیست و کافی نتی دو دقیقه دیگر بسته می کند اما ازدواج:

کما این که در بلوغ زودرس در قشر تازه به دوران رسیده جای هیچ شک و شبهه نیست پایین آمدن سن ازدواج هم جای هیچ شکی نیست بله؛ هیچ شکی! اما ازدواج را تعریف جدیدی هست نزد این نسل. که اگر عرضه کالا جوابگوی تقاضا نباشد، مشتری از هر بازاری که شده جنس می خرد مثلا از خیابان، مثلا از نگاه، مثلا از حرام!

جوان منتظر ازدواجی که سرمایه بخواهد و گران از آب دربیاید و با آرامش دشمن باشد و صدتا عیب کالای تولید ملی را داشته باشد نخواهد ماند!

عشق است بازار چین... 


دیگر وبلاگ ها

+ + + + + + +


  • ۲۳
  • ۰

روی نی

به همه شان فهمانده ای

چشمشان باید به لبان تو باشد!

  • نمازشب رییس جمهور

    دوران ابتدایی هر روز دفتر بودم، اما یک روز به خاطر آوردن عکس های فلان سریال ایرانی معروف رفتیم دفتر. اینبار فرق میکرد خود مدیر شخصا آمد. هر چه میگفت جواب میگرفت تا رسید به اینکه: "اصلا میدونی اینا سرشونو رو مهر میذارن یا نه؟" این جمله بدجوری توی ذهنم زنگ زد!!! محال است یادم برود، نه فقط به خاطر لحن و صدای مدیر بلکه به خاطر اینکه زد توی خال! این سوال سالها سوال من بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کجای زندگی اینهاست؟ دنیای بازیگرها اولین محیط بدون نماز و دعا و حسینیه ای بود که میدیدم و همه چیزش برایم عجیب و غریب بود! شاید باورتان نشود ولی این روزها نسبت به سیاستمداران همین حس و حال را دارم. شاید خیلیها سوال های جدی تری داشته باشند اما من به آقای روحانی خیره میشوم و واقعا برایم سوال میشود که او نماز صبح میخواند؟ واقعا مدتی است دغدغه نماز صبح رییس جمهور آینده را دارم.

    هفته پیش علی را در جلسه سخنرانی فلان نامزد دیدم، مثل همیشه کلی گرم گرفت و شروع کردیم از شناخت قبلی که نسبت به نامزد مورد نظر داشتیم گفتیم که اغلب خاطره یا سوال و جواب ها و یا دیدار بوده. علی گفت: ایشان آدم دقیق و سر وقتی است من هر شب راس ساعت فلان ایشان را میدیدم که از یک مسیر خاص رد میشود و میرود فلان جا نمازشب میخواند، اتفاقا نماز شب باحالی هم میخوند!

    این را که گفت از فرط خوشحالی داشتم بیهوش میشدم.جمله آخر را توی فکر و بیداری شنیدم، خیلی فکری شدم...واقعا مدتی است دغدغه نماز شب رییس جمهور را دارم!