لب هات | کوتاه نوشت های مذهبی

سر2

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۱۱ ب.ظ

تنور خولی بهانه بود

تا صدایت از جای گرم بلند شود و

زمستان دنیا را بشکند!

زمستان

سر

نظرات (۱۱)

"در باره ی تایپیست "را خواندیم و به ذوق آمدیم.
شاید حکایت ما هم همین است "فرو" شدیم در "دین" تا به "اردوی بهشت"ببرندمان!
بنده یک فروردینی (یاهمان فرودین) هستم منتها آن اواخر، دم دم های طلوع اردیبهشت.

خوب می نویسید.
یاحق
پاسخ:
این ماه ها دارند بازی در میاورند به خدا
وقتی همه محرم اند
و لاغیر
می خواستم پاسخ دهم اما دیدم پاسخ های زیبا را نباید خراب کرد.
موید باشید و حسینی.
یاحق
پاسخ:
یا علی اخوی
  • وخدایی که دراین نزدیکیست
  • خوب موقع ای خوندم...
    ممنون
    راست می گویند که حرف حساب پاسخ ندارد
    مثل همیشه عالی بود
  • سیدمهدی نقیبی راد
  • این روزها بدجور دلم را غصه فرا گرفته........
  • یک سبد سیب

  • یا حسیـن(ع)...

    :')

    -----

    در جوار امام آرامش ، بیادتو هستم و نائب الزیاره...

  • یک سبد سیب
  • مهربان اربابم...
  • حلقه تربیتی شهید اسماعیل زاده تسوجی
  • با سلام دوست عزیز
    لطفا نظرات ، پیشنهادات و انتقادات خود را در مورد سه فعالیت اخر حلقه را برایمان ارسال کنید.
    نظرات سازنده شما باعث دلگرمی ماست
    با تشکر
  • سیدمهدی نقیبی راد
  • سلام.فیلم ( آزادراه ) رو دیدی ؟ اگه دیدی نظرت چیه ؟
  • وبیان بوشهر
  • با سلام
    خانه وبلاگ نویسان استان بوشهر در جهت ارتقا سطح علمی و کیفی وبلاگ نویسان استانی اقدام به برگزاری کلاس های آموزش وبلاگ نویسی در شهر بوشهر و دشستان می نماید.
    لطفا به دوستان خود اطلاع دهید.
    با وبیان، هر نفر یک رسانه
    موفق باشید

  • حضرت مادر.سـ
  • سلام با خوندن جملات زیبا و بی همتای وبلاگتون لینک شما رو تو وبلاگم درج کردم. واقعا سبک کار تون زیباست
    موفق باشید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    • نمازشب رییس جمهور

      دوران ابتدایی هر روز دفتر بودم، اما یک روز به خاطر آوردن عکس های فلان سریال ایرانی معروف رفتیم دفتر. اینبار فرق میکرد خود مدیر شخصا آمد. هر چه میگفت جواب میگرفت تا رسید به اینکه: "اصلا میدونی اینا سرشونو رو مهر میذارن یا نه؟" این جمله بدجوری توی ذهنم زنگ زد!!! محال است یادم برود، نه فقط به خاطر لحن و صدای مدیر بلکه به خاطر اینکه زد توی خال! این سوال سالها سوال من بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کجای زندگی اینهاست؟ دنیای بازیگرها اولین محیط بدون نماز و دعا و حسینیه ای بود که میدیدم و همه چیزش برایم عجیب و غریب بود! شاید باورتان نشود ولی این روزها نسبت به سیاستمداران همین حس و حال را دارم. شاید خیلیها سوال های جدی تری داشته باشند اما من به آقای روحانی خیره میشوم و واقعا برایم سوال میشود که او نماز صبح میخواند؟ واقعا مدتی است دغدغه نماز صبح رییس جمهور آینده را دارم.

      هفته پیش علی را در جلسه سخنرانی فلان نامزد دیدم، مثل همیشه کلی گرم گرفت و شروع کردیم از شناخت قبلی که نسبت به نامزد مورد نظر داشتیم گفتیم که اغلب خاطره یا سوال و جواب ها و یا دیدار بوده. علی گفت: ایشان آدم دقیق و سر وقتی است من هر شب راس ساعت فلان ایشان را میدیدم که از یک مسیر خاص رد میشود و میرود فلان جا نمازشب میخواند، اتفاقا نماز شب باحالی هم میخوند!

      این را که گفت از فرط خوشحالی داشتم بیهوش میشدم.جمله آخر را توی فکر و بیداری شنیدم، خیلی فکری شدم...واقعا مدتی است دغدغه نماز شب رییس جمهور را دارم!