لب هات | کوتاه نوشت های مذهبی

مدنی بالطبع

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ق.ظ

"انسان مدنی بالطبع" کاملا صحیح! لکن یکی مدنی است که یعنی به جامعه وابسته است و یکی مدنی است به این لحاظ که هم او از جامعه است و برای جامعه یعنی این یکی را جامعه به او نیازمند است، جامعه به او محتاج است، جامعه به او فقیر است و یک همچه فقری برای آن شخص بزرگترین ثروت است، زیرا او جهان را دارد و اینچنین شخصی ابدا احساس پوچی نمی کند، احساس ناکارآمدی نمی کند، زیرا نه تنها او جامعه را دارد که جامعه هم هوای او را دارد. پس یک انسان با وری (متضاد بی وری)، یک سرباز وظیفه پایش خواه نا خواه به اجتماع کشیده می شود، زیرا او اهل پا روی پا انداحتن نیست، هر چند در این ماجرا سود کلانی هم به جیب می زند و بهره های فراوان عائدش می شود اما مسئول برای ادای مسئولیت میشود انسانی که"مدنی بالطبع"

کسانی که این دردها را دارند خودشان از این انسان مثال ما درس بگیرند و از این مجمل حدیث مفصل بخوانند، کسی که دچار روزمرگی شده، کسی که صبح تا شب چیزی به خودش اضافه نمی کند، کسی که برای مرگ حاضر نیست و در نتیجه از مرگ می ترسد دلیلش فقر است دلیلش نداشتن فعل و انفعال است و الا کسی که اهل کار است چه ترس از این چیز ها...باید سراغ ارزش افزوده رفت اما کجا؟ در روی سجاده؟ پشت اینترنت؟ یا در بطن اجتماع؟ شاید عارف واصلی یا عابد خسته ای مورد های اول را بپسندد اما جوان انقلابی می گوید از وسط شهر و پر واضح است چون مسئول می داند خود را نسبت به جامعه، چون در مکتب پیر خمین درس تاریخ سازی خوانده...



#منبرک_مثلا_روز_سوم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
  • نمازشب رییس جمهور

    دوران ابتدایی هر روز دفتر بودم، اما یک روز به خاطر آوردن عکس های فلان سریال ایرانی معروف رفتیم دفتر. اینبار فرق میکرد خود مدیر شخصا آمد. هر چه میگفت جواب میگرفت تا رسید به اینکه: "اصلا میدونی اینا سرشونو رو مهر میذارن یا نه؟" این جمله بدجوری توی ذهنم زنگ زد!!! محال است یادم برود، نه فقط به خاطر لحن و صدای مدیر بلکه به خاطر اینکه زد توی خال! این سوال سالها سوال من بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کجای زندگی اینهاست؟ دنیای بازیگرها اولین محیط بدون نماز و دعا و حسینیه ای بود که میدیدم و همه چیزش برایم عجیب و غریب بود! شاید باورتان نشود ولی این روزها نسبت به سیاستمداران همین حس و حال را دارم. شاید خیلیها سوال های جدی تری داشته باشند اما من به آقای روحانی خیره میشوم و واقعا برایم سوال میشود که او نماز صبح میخواند؟ واقعا مدتی است دغدغه نماز صبح رییس جمهور آینده را دارم.

    هفته پیش علی را در جلسه سخنرانی فلان نامزد دیدم، مثل همیشه کلی گرم گرفت و شروع کردیم از شناخت قبلی که نسبت به نامزد مورد نظر داشتیم گفتیم که اغلب خاطره یا سوال و جواب ها و یا دیدار بوده. علی گفت: ایشان آدم دقیق و سر وقتی است من هر شب راس ساعت فلان ایشان را میدیدم که از یک مسیر خاص رد میشود و میرود فلان جا نمازشب میخواند، اتفاقا نماز شب باحالی هم میخوند!

    این را که گفت از فرط خوشحالی داشتم بیهوش میشدم.جمله آخر را توی فکر و بیداری شنیدم، خیلی فکری شدم...واقعا مدتی است دغدغه نماز شب رییس جمهور را دارم!