لب هات | کوتاه نوشت های مذهبی

تنها دارایی یک خواهر؛ سر!

دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۱ ب.ظ

هر چقدر سپاه بی سر شد

زینب

سردار تر شد!

روضه

سر

نظرات (۱۷)

  • ✿شمیم زندگی✿
  • عالی
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • یا الله ...
  • مسعود دهقان
  • همه جان دادند
    زینب جان و جهان
  • هادی سیاوش کیا
  • سلام
    عالی بود.
    فقط اگه سردارتر بود بهتر بود.
    پاسخ:
    سلام
    فقط به خاطر تو
    :)
    ++
  • ...:: بخاری ::...
  • خدا که نباشد ...
  • هادی سیاوش کیا
  • سلام
    عالی بود.
    فقط اگه سردار بود بهتر بود.
    پاسخ:
    من دیگه حرفی ندارم
  • مرتضی استاجی
  • عالی بود
    احسنت
    نیزه ثابت کرد
    که از هر نظر سری
    پاسخ:
    روی نی به همه شان فهمانده ای چشمشان باید به لبان تو باشد
    با روضه عمه دعای فرج می چسبد...
  • ذره ی ناچیز
  • شمر از خون تر گشته
    از مقتل برگشته...

    التماس دعا
    مهمان ما باشید.،
  • عــ ـاکـ ـف ...
  • زینب؛
    س ر دار
    شد . . .
    السلام علی قلب زینب الصبور
    .
    .
    جواب نظر منو ندی ...................
    پاسخ:
    این الان تهدید بود؛)
  • سیدجلیل عربشاهی
  • به به...
    ممنون جالب بود
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    • نمازشب رییس جمهور

      دوران ابتدایی هر روز دفتر بودم، اما یک روز به خاطر آوردن عکس های فلان سریال ایرانی معروف رفتیم دفتر. اینبار فرق میکرد خود مدیر شخصا آمد. هر چه میگفت جواب میگرفت تا رسید به اینکه: "اصلا میدونی اینا سرشونو رو مهر میذارن یا نه؟" این جمله بدجوری توی ذهنم زنگ زد!!! محال است یادم برود، نه فقط به خاطر لحن و صدای مدیر بلکه به خاطر اینکه زد توی خال! این سوال سالها سوال من بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کجای زندگی اینهاست؟ دنیای بازیگرها اولین محیط بدون نماز و دعا و حسینیه ای بود که میدیدم و همه چیزش برایم عجیب و غریب بود! شاید باورتان نشود ولی این روزها نسبت به سیاستمداران همین حس و حال را دارم. شاید خیلیها سوال های جدی تری داشته باشند اما من به آقای روحانی خیره میشوم و واقعا برایم سوال میشود که او نماز صبح میخواند؟ واقعا مدتی است دغدغه نماز صبح رییس جمهور آینده را دارم.

      هفته پیش علی را در جلسه سخنرانی فلان نامزد دیدم، مثل همیشه کلی گرم گرفت و شروع کردیم از شناخت قبلی که نسبت به نامزد مورد نظر داشتیم گفتیم که اغلب خاطره یا سوال و جواب ها و یا دیدار بوده. علی گفت: ایشان آدم دقیق و سر وقتی است من هر شب راس ساعت فلان ایشان را میدیدم که از یک مسیر خاص رد میشود و میرود فلان جا نمازشب میخواند، اتفاقا نماز شب باحالی هم میخوند!

      این را که گفت از فرط خوشحالی داشتم بیهوش میشدم.جمله آخر را توی فکر و بیداری شنیدم، خیلی فکری شدم...واقعا مدتی است دغدغه نماز شب رییس جمهور را دارم!